روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی
کنون ای خردمند وصف خرد
بدین جایگه گفتن اندر خورد
.
حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی (جل جلاله) از دهقانان خراسان بود و قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری به نام و حضورش متبرک! بسیاری از شاعران و نویسندگان بزرگ و شاخص فارسی، نام فردوسی را با ادب و احترام بسیار یاد کردهاند. از این جمله بیت زیر از حکیم نظامی را داریم که مانند همیشه در چند کلمه حق مطلب را ادا میکند:
.
سخنگوی پیشینه دانای طوس
که آراست روی سخن چون عروس
.
ستایش کسی که ستاینده او رحمهللعالمین بود و نفَس او نفَس ربالعالمین بود، به زبان من کجا راست آید!!؟ (با استمداد از عطار نیشابوری عزشانه). باری فردوسی برای سرایش شاهنامه چنین نامی دارد که در اصل ذکر شاهان ایران است ولی چون برگرفته از خداینامههای ساسانی و روایات شفاهی دهقانان1 است، حجم زیادی از اساطیر و افسانههای ایرانی را نیز در خود جاداده است.
اینکه چرا شاهنامه با شاهان افسانهای پیشدادی و کیانی شروع میشود و ذکر قابل توجهی از مادها، هخامنشیان و اشکانیان در آن نیست، باید در سیاستهای ساسانیان بین شاپور دوم و خسرو انوشیروان جستوجو کرد. همچنین اینکه چرا رستم که پهلوانی سکایی است و در متن اوستا نامی ندارد و حتی در متون پهلوی بسیار سختیاب است، پهلوان شاهنامهای ایرانزمین میشود را باید در خراسانی بودن فردوسی و داستانهای غالب آن دوره خراسان دید. اما از صحت و دقت منابع شاهنامه که بگذریم، باید اهمیت این منظومه بزرگ را در بازآرایی زبان فارسی و تجمیع حجم زیادی از میراث ناملموس ایرانی مشاهده کنیم که به حق از مهمترین منابع زبانی و فرهنگی در متون ایرانی (از عهد باستان تا کنون) است! شاهنامه فردوسی نشان راهست و سالار بار و کلید گنج و شفیع وصال و میانجی بزرگ و شرط قبول و سر همه شادی! (با استمداد از خواجه عبدالله انصاری)
.
در نهایت باید گفت که فردوسی مرد خرد است و در نظر این بنده آنچه او را در بین سخنوران ممتاز میکند، توجه ویژهاش به خرد و دانایی است!
.
کنون تا چه داری بیار از خرد
که گوش نیوشنده ز او بر خورد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
از او شادمانی و ز اویت غمی است
و ز اویت فزونی و ز اویت کمی است
چه گفت آن خردمند مرد خرد
که دانا ز گفتار او برخورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کرده خویش ریش
از اویی به هر دو سرای ارجمند
گسسته خرد پای دارد به بند
خرد چشم جان است چون بنگری
تو بیچشم شادان جهان نسپری
.
1- دهقانان بالاترین رده از نظام دیوانی ساسانی بودند که در چند قرن ابتدایی ورود اسلام به ایران همچنان وجود داشته و حافظ فرهنگ ایرانی بودهاند.