طراحیهای جورجیا اوکیف
جورجیا اوکیف، هنرمند مدرنیست آمریکایی، در آثار خود به نمایش زنانگی در اجرای خطوط و سطوح نرم و دوار پرداخته است. اگرچه خود، مدعای فمنیستی را رد کرده است. او در مجموعه طراحیهای خود به تحلیل فرمالیستی از طبیعت پرداخته و به قابهای خلاصه و انتزاعی دست یافته است.
عناصر ساده بصری شامل خط، سطح و بافت در ترکیبی ساده، بیانگر هیجانات سرکش روحی هنرمند هستند. اغلب طرحها و خطوط متحدالمرکز در نگاه اولیه چشماندازهایی از طبیعت را تداعی میکنند. در برخی موارد هم یادآور بدن انسان هستند. طراحیهای وی همچون مفهوم فلسفه یین و یانگ از جدال میان نیروهای تیره و روشن در حرکت و کنشی به سمت دالانی تودرتو است. تخیل وی در طراحی از چرخش شاخ حیوان، اسکلتهای به جامانده و یا جزییاتی از طبیعت، حول مداری یکسان در گردش است و به نقطه مبدا میرسد. این گردش در اغلب آثار اوکیف همچون نقشهای پنهان از کیهان، انرژیهای طبیعت متلاطم را مهار میکند.
جورجیا اوکیف از طراحی به عنوان ابزاری برای بیان تمایل خود به انتزاع استفاده میکرد. او در مجموعهای که در سالهای 1915 و 1916 طراحی کرده، برای دستیابی سریع به تصویر مد نظرش از زغال استفاده کرده. در مواردی هم طرحهایی با مرکب و آبرنگ کشیده است. در همین دوره بود که از آموزههای آکادمیک فاصله گرفت و بنیانکار خود را تثبیت کرد. این طرحهای زغالی که توجه او به فرمهای انتزاعی را نشان میدهند، توجه آلفرد استیگلیتز را به خود جلب کرد و بسیاری از آنها را در گالری 291 او به نمایش گذاشت. این از نخستین دفعاتی بود که طراحی بهعنوان رسانه هنری مستقل ارائه میشد نه پیشطرحی برای نقاشی.