در زادروز جورجیانا هوتون
جورجیانا هوتون (Georgiana Houghton) هنرمند انگلیسی، از پیشگامان نقاشی انتزاعی محسوب میشود. او که بیستم آوریل 1814 متولد شد، در واقع حدود نیم قرن پیش از کاندینسکی طراحیها و نقاشیهای انتزاعی خود را ارائه کرد. او که اغلب با استفاده از نوعی مکانیسم خودسامان یا اتوماتیک کار میکرد، از نخستین هنرمندانی است که خودآگاهی و تسلط هنرمند بر اثر را زیر سوال برد. هوتون گرچه در زمان خود توسط مورخان هنری نادیده گرفته شد، اما بعدها به عنوان یکی از چهرههای مهم نقاشی انتزاعی شناخته شد.
شیوه تولید طراحیهای وی بسیار جالب است؛ او با استفاده از اتصال مداد به یک ابزار چوبی، در حالتی خلسهوار کار میکرد، گویی که دستش توسط روحی کنترل شود و به واسطه حرکت ناخودآگاه دست، خطوط روی کاغذ نقش بندند. جوریجینا با درج جزییات در پشت طراحیهای خود، توضیح داده است که طراحیها و حتی نوشتههایش خارج از تسلط ذهن خودآگاه ثبت شده و اختیاری در تولید و نتیجه نهایی نداشته است. او همچنین مجموعهای از طراحیهای آبرنگی و انتزاعی ارائه داد که به به عنوان طراحیهای غیرمادی و معنوی شناخته شدهاند. طراحیهای وی متشکل از رنگها، الگوها و بافتهای مختلف و متنوع است، اگرچه در مواردی به طراحی موضوعهایی همچون مسیح یا فرشته نیز پرداخته است.
همچون تسخیر طبیعت
طراحیهای وی نمایشگر نظم در بینظمی است که تعادلی بین تضاد و در عین حال هماهنگی بین رنگ سرد و گرم، تقارن و عدم تقارن و یا نور و تاریکی را هویدا میکند. خطوط و سطوح در آثار وی همچون لایههای پیچیدهای از شبکه در هم تنیده شاخههای یک بوتهزار هستند که هرچه به سمت آنها میرویم، لایههای دیگری بر ما آشکار میشود. طراحیهای وی، لایههای متفاوتی از واقعیت را نشان میدهند که فراتر از درک فیزیکی ما است. همچون ثبت اشعه ایکس یا رادیوگرافی از محیط اطراف و هر آنچه که چشم قادر به دیدن آنها نیست. پیچیدگی و غنای طراحیهای این هنرمند شبیه به پیچیدگیهای طبیعت است. گویی نیروهای درونی طبیعت و جهان اطراف را آشکار میکنند و تفسیر متفاوتی از طبیعت را بیان میکنند که در ارتباط با بینش معنوی هنرمند است. شاید طراحیهای وی انرژی طبیعت را تسخیر کردهاند و ضرباهنگ آن را منعکس میکند.
از جلسه احضار روح تا تصاویر انتزاعی
جورجیانا هوتون در دهه 1860 و اوایل دهه 1870 یک هنرمند معنویتگرا بود. او که یک هنرمند آموزش دیده بود و چند سالی بود که عکاسی میکرد، برای اولین بار در سال 1859 در یک جلسه احضار روح توسط واسطههای معنوی شرکت کرد و به اتاق تاریک جلسه راه یافت. پس از آن بود که او اولین نقاشیهای روحگرایانهاش را ابتدا با کمک یک تخته کوچک و سپس با دست آزاد آغاز کرد. از همان ابتدا، مدعی بود که دستش توسط ارواح مختلفی هدایت میشود که آنها را “دوستان نامرئی” خود مینامید؛ از اعضای خانواده گرفته تا هنرمندان رنسانس. در ابتدا نقاشیهای روحگرای او، تصاویری از گلها بودند. با این حال، او به زودی بیان بصری منحصر به فرد و ترکیب پیچیدهای از رنگها را ابداع کرد که نه تنها به حالات خاص مربوط میشد، بلکه با الهام از باورهای قوی هزارهای او، به نمادهای خاص مسیحی نیز اشاره داشت.
آثار وی که با آبرنگ و گواش ساخته شدهاند، اغلب در حالت نیمه خلسه و بدون پیشطرح انجام میشد و ساخت آن گاه تا شش ماه طول میکشید. اولین آثار او فیگوراتیو و و عموما گلها بودند. از اواسط دهه 1860، زبان بصری او از نظر ظاهری انتزاعیتر، پیچیدهتر و توسعهیافتهتر شد. هوتون نیز مانند اغلب هنرمندان معنویتگرای زمان خود، از بیان ارتباط بین دنیای مادی مرئی و جهان روح نامرئی فراتر رفت و تصاویری کاملا انتزاعی خلق کرد. این زمانی بود که رادیکالترین هنری که در لندن تولید میشد، نقاشیهای کلود مونه از رودخانه تیمز و مجموعههای شبانه جیمز ویسلر بود.