در زادروز روبر دوانو
«شگفتیهای زندگی روزمره بسیار هیجانانگیز است. هیچ کارگردانی نمیتواند صحنهها و اتفاقات غیرمنتظرهای را که در خیابان پیدا میکنید، ترتیب دهد.»
(روبر دوانو)
عکسهای ساده و کنایهآمیز روبر دوانو (Robert Doisneau) نشان از روحیه بازیگوش و نگاه طنزآمیزش به زندگی دارد. او با صبوری و دقت به دنبال لحظات خاصی بود تا رفتار و ویژگیهای افراد طبقات مختلف اجتماعی را به تصویر بکشد. برخی او را «ماهیگیر لحظات دستنیافتنی» خواندهاند. جالب این است که خود دوانو گفته: «کار من ماهیگیری است و سرگرمی من عکاسی».
دوانو عاشق خیابان و عکاسی خیابانی بود و صحنههای شگفت بسیاری را در خیابانها و کافههای پاریس ثبت کرد؛ از رقص و بوسه تا بازیهای کودکان در قاب دوربین وی، نمودی رها از قید و بندهای عکاسانه زمان دارند و گاه تعارفات قراردادی را هم به سخره میگیرند. او با آندره کرتز و آنری کارتیه برسون دوست و گاه تحت تاثیر ایشان بود. البته در مواردی از رویکرد آنان فاصله گرفته و نماهایی از ناتوانی انسان در زندگی را بهمثابه مجموعهای از لحظات آرام و نامتجانس ارائه کرد. شوخطبعی و همچنین همدلی عمیقی با موضوع ویژگی بارز کار او بود.
روبر دوانو، یکی از پیشگامان فتوژورنالیسم، چهاردهم آوریل 1912 در والدو مارن نزدیک پاریس متولد شد. والدینش را در کودکی از دست داد و توسط عمهاش بزرگ شد. در 1925 تحصیلات خود را در رشته لیتوگرافی در مدرسه استین پاریس آغاز کرد. مدت کوتاهی پس از آن به عنوان دستیار در آتلیه عکاسی تازه افتتاح شده مدرسه شروع به کار کرد. اولین عکسهای هنرمند افسانهای، خجالتی بودن او در دوران نوجوانی را آشکار میکرد. در آغاز او از سنگفرشها و حصاری پر از پوستر عکس میگرفت و دوربین را از روی زمین بلند نکرد تا عابران را به تصویر بکشد.
سپس یک شرکت تبلیغاتی به حروفنگاری و حکاکی مشغول بود. او که ابتدا به عکاسی بهعنوان سرگرمی نگاه میکرد، هر روز در مسیر خانه و محل کار از خیابانهای پاریس عکس میگرفت. در 1930 به عکاسی از جزییات اشیا پرداخت و دو سال بعد، در 1932 اولین داستان عکس خود را به روزنامه اکسلسیه (Excelsior) فروخت. بعدها، در سال 1934 به کارخانه رنو در بیلانکورت پیوست و به عنوان عکاس صنعتی و تبلیغاتی مشغول به کار شد. در سال 1939 به دلیل تاخیر مداوم از کار اخراج شد، اما به فاصله کمی توسط آژانس عکس رافو استخدام شد؛ جایی که برخی از عکسهای خیابانی حرفهای خود را خلق کرد، اما با شروع جنگ جهانی دوم به خدمت در ارتش فرانسه فراخوانده شد و تا سال 1945 برای مقاومت کار کرد.
دوانو برخی از خاطرهانگیزترین عکسهای خود را پس از جنگ گرفته است؛ زمانی که به آژانس عکس مطبوعاتی اتحاد پیوست. البته یک سال بعد به رافو بازگشت و علیرغم دعوت به همکاری از طرف برسون برای پیوستن به آزانس مگنوم، تا پایان عمر در رافو ماند. در سال 1949، با مجله مد ووگ قراردادی امضا کرد و تا سال 1952 به عنوان عکاس برای آن کار کرد.
بوسه در خیابان
در سال 1950 دوانو شناختهشدهترین اثر خود را برای مجله لایف (LIFE) خلق کرد؛ «بوسه هتل دو ویل»، عکسی از یک زوج در حال بوسیدن یکدیگر در خیابانهای شلوغ پاریس، که به نماد عشق جوان پاریس تبدیل شد. برخی نشریات این عکس را یکی از تصاویر نمادین قرن گذشته دانستهاند.
دوانو از دهه 1930 تا 1960، عکسهای خودانگیخته و هیجانانگیزی را ثبت کرد که همچون دیواری در برابر آشفتگی و رنج ناشی از جنگ عمل میکردند؛ صحنههایی روزمره با چاشنی طنز و عشق و زندگی. بوسه عشاق، پلیس در دهان دیو، نگاه متعجب آدمها به تابلوی زنی برهنه در ویترین یک مغازه، بازی و شیطنت کودکان هنگام ژست گرفتن در برابر دوربین و مضامینی از این دست گویای رویکرد دوانو به عکس و عکاسی است. همدلی و شوخطبعی و صراحت و مهمتر از همه، نگرش او بر ارتباط انسانی نهفته بین تصویر و بیننده، تقریبا در تمام آثار وی مشهود است. روبر روانو شاعرانگی و طنازی را به عکاسی خیابانی هدیه کرد و بسیاری همچون مارتین پار در امتداد مسیر او حرکت میکنند.
او همچنین به خاطر عکسهای پرتره افراد مشهور از جمله آلبرتو جاکومتی، ژان کوکتو، فرنان لژه، ژرژ براک و پابلو پیکاسو شهرت دارد. در اغلب این عکسها نیز نگاه طنزآمیز خاص دوانو به چشم میخورد؛ لبخند فرنان لژه و نگاه سگش یا دستهای پنهان در پس نان پیکاسو.
دوانو اول آوریل 1994 درگذشت و علاوه بر میراث فرهنگی غنی، چهارصد و پنجاه هزار نگاتیو از خود به جای گذاشت که حاوی نگاه ظریف او هستند. تصاویر اغلب سیاه و سفیدی که او آن را چنین میخواند: «دنیای کوچکی که من دوست داشتم».
بام عکاسی
بهار وفایی