صندلیهای بازیگوش، از اوایل سپتامبر تا اواسط اکتبر 2018، تعطیلات خود را در گالری گالری گاگوسیان نیویورک گذراندند. 9 صندلی اداری در فضای گالری میچرخیدند و با یکدیگر و بینندگان بازی میکردند. حرکات صندلیهای رنگارنگ نمایش «بازی» (PLAY)، با همکاری مادلین هالندر (Madeline Hollander)، طراح رقص، نوشته شده و اورس فیشر (Urs Fischer) با استفاده از برنامهریزیهای نرمافزاری و حسگرهای جاسازی شده در صندلیها، نمایش تعاملی و سرگرم کنندهای را ارائه میدهد.
صندلیها به این گونه عمل میکنند که با نزدیک شدن بازدیدکنندگان، به آنها پاسخ میدهند و در دستههای هماهنگ به دور مخاطبان می چرخند و از سویی به سوی دیگر میروند و چنان که خود هنرمند، اورس فیشر، گفته: «اگر آنها با انسانها تعامل داشته باشند، شما طراح رقص خواهید شد. تمام صندلیها در حال حرکت و چرخان هستند، اما شخصیتهای متفاوتی دارند.»
فیشر در بازی تلاش میکند شکل سنتی نمایش مجسمه را تغییر دهد. چنان که به طور معمول، بازدیدکنندگان به دور مجسمهها می چرخند، ولی اینجا، این صندلیهای بازیگوش هستند که آزادانه و رها در حال رقص و حرکت در اطراف بینندگان و فضای گالری هستند. به عبارت دیگر، این اثر به طور ضمنی به تقابل مجسمه و رفتار و رقص و بازی میپردازد و عرصه برخوردهای تصادفی است.
بازی، آیینی قدیمی است و از قواعدی پیروی میکند که آن را از واقعیت متمایز میسازد، اما هدف و ارزش مشخصی جز خود ندارد. این اثر نیز یک حلقه بازخورد و کنش و واکنش است که توسط زمان و مکان محدود شده است. به نظر میرسد که صندلیها به گونهای رفتار میکنند که سطحی از پیشبینی پذیری را تکذیب میکنند. هرچه مخاطب بیشتر به دنبال کنترل صندلیها باشد، واضحتر میشود که آنها عابران پیاده یا حیوانات خانگی نیستند، بلکه خود شرکت کننده هستند. با تلاش برای درک رقص، ما در واقع آن را ایجاد میکنیم و همان الگوهایی را اجرا میکنیم که میخواهیم رمزگشایی کنیم.
نکته دیگر اینکه وقتی شارژ صندلیها به اتمام میرسد، خود صندلیها به دستگاه بزرگی که در گالری تعبیه شده متصل می شوند و قطعه مربوطه تعویض میشود. تمام این فرآیند تکنولوژیک پیچیده، که فیشر تمایل زیادی برای افشای رازهای پشت پرده آن ندارد، توسط گروهی از طراحان و مهندسان برنامهریزی و آماده شده است. فیشر معتقد است که مکانیسم کار چندان مهم نیست، مهم این است که کار کند. او میگوید: «برای من مهم نیست که چهطور کار میکند، دقیقا مثل تلفن همراه است، من فقط میخواهم از آن استفاده کنم.»
بام هنرهای معاصر
نویسنده: علی خاتمساز