درباره طراحیهای مارپیچی پاول چلیتچف
چشم اندازهای سرگیجهآور
پاول چلیتچف (Pavel Tchelitchew) هنرمند روس، در مجموعهای از طراحیهای سر انسان، به تشریح آناتومی آن پرداخته است. او در طراحیهای خود لایه به لایه رشتههای عصبی، ماهیچهها و اعضای مختلف را در ترکیبهای نئونی با چند نقطه گریز به تصویر کشیده است. طراح فراتر از الگوی تصویرسازی علمی و یا ثبت لحظه در عکاسی پیش رفته و به نوعی ابهام، تردید و واکنشهای انسانی را در لحظه گذرا طراحی کرده است. گویی به طراحی از آنچه که زیر جلد آدمی میگذرد، پرداخته است؛ به طوری که لایه بیرونی و سطح رویی همچنان هویدا است. نماهای داخلی و خارجی با یکدیگر همپوشانی دارند و در کل تصویر ناخوشایندی از سر انسان ایجاد میکنند. این سر و صورتها عمدتا در زمینه و فضایی تیره طراحی شدهاند که به نوعی تدبیری از سوی طراح برای تاکید بر زمان، پرتو نور، سرعت عمل و واکنش در ارگانها است. طراح در ابتدا با وابستگی در ثبت الگوی تصویرسازی علمی، تلاش میکند شبکه خونرسانی، اعصاب بینایی و ارگانهایی را طراحی کند که نقش اصلی در عملکرد چهره انسان دارند. او برای طراحی هندسی و ثبت خطوط محیطی چهره بهعنوان هویت فردی، به الگویی همچون رادار و اشعه ایکس رسیده است. هنرمند به انسان مسخ شده در جامعه امروز و به تاثیر زندگی ماشینی بر وی تاکید دارد.
پاول چلیتچف به دلیل ایجاد آنچه که بهعنوان «چشماندازهای سرگیجهآور» در متن نقاشیهایش توصیف میشود، شهرت داشت. این عبارت نشاندهنده دغدغه او در مورد شرایط زندگی مدرن بود؛ او تجربه جنگ جهانی اول و دوم را از سر گذرانده بود. چلیچف به جنبش سوررئالیسم گرایش داشت و از سوی دیگر عمیقا به قدرت روح و روان انسان باور داشت. همین امر در شکلگیری مجموعه «سرهای مارپیچی» (Spiral Head) نیز تاثیر بسزایی داشت. او تا زمان مرگش در سال 1957، بارها به این موضوع پرداخت.
بام طراحی
نویسنده: انیس تبرایی