فراتر از یک منحرف
به زعم بسیاری از منتقدان، از جمله الکس گرینبرگر، سردبیر آرتنیوز، ایموجن کانینگهام هنوز هم یک چهره دست نیافتنی است. او در کنار همعصرانش، آلفرد استیگلیتز و آنسل آدامز و ادوارد وستون، به عنوان یکی از بزرگترین عکاسان زمان خود به شمار میرفت. در دهههای شصت و هفتاد میلادی، در اوج جنبش آزادی زنان در آمریکا، کارها و کمکهای وی، راهگشای زنانی بود که میخواستند رسانهای در اختیار داشته باشند.
اگرچه تعدادی از موزههای دنیا آثار او را جمعآوری کردهاند، اما هنوز نمای کامل عکسهای کانینگهام چندان دیده نشده است؛ طیف وسیعی از عکسهای گل و گیاه، پرتره، بدن برهنه، معماری، منظره، عکاسی انتزاعی و عکاسی خیابانی و خودنگارههای مرموز. البته امروزه پژوهشگران بیشتری به رویکرد پیشگامانه کانینگهام توجه میکنند. او در 1910، زمانی که هنوز معروف نشده بود، لنز خود را روی یک زوج با یک فرزند خردسال متمرکز کرد.
او در عکسهایی مانند عکس خانواده برهنه، توانست نگاهی لطیف و صمیمی ایجاد کند و مردم را با خود نشان راحت دهد
او از آنها را در نزدیکی یک حوضچه عکاسی کرد؛ در این عکسها آنها برهنه هستند و با هم پا به آب میگذارند. پنج سال بعد، زمانی که این عکس در نشریه تاون کریر منتشر شد، به دلیل برهنگی آن خانواده به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و یکی از روزنامهها در سیاتل، عکاس و خانواده حاضر در عکس را به «یک باند کامل منحرفان اخلاقی» تشبیه کرد. البته کانینگهام چیزی جز یک منحرف بود. او در عکسهایی مانند عکس خانواده برهنه، توانست نگاهی لطیف و صمیمی ایجاد کند و مردم را با خود نشان راحت دهد. در مجموعهای دیگر، او از همسرش، روی پارتریج، هنرمند چاپگر، بدون هیچ لباسی، در کوه رینیر عکس گرفت و فضایی خلق کرد که گویی بدن او را با آبهای مواج اطرافش یکی کرده بود.
حدود یک دهه بعد، او عکسهایی از اندام انسان به شکلهای هندسی متقاطع انتزاعی گرفت. حتی برخی از عکسهای کانینگهام که هیچ فردی در آنها وجود ندارد، نشانههایی از دغدغه عاطفی به چشم میخورد. عکسهای گلهایی با نور دراماتیک، در اواخر دهه بیست، به نقاشیهای جورجیا اوکیف پهلو میزند. عکسهایی مانند «تخت نامرتب» (۱۹۵۷)، به حالات جسمانی اشاره میکنند بدون اینکه آنها را نشان دهند. او همچنین به گرفتن عکس از خود و خانوادهاش معروف بود. اغلب این عکسها بسیار آسان و صمیمی به نظر میرسند. خودنگارههای وی گاه بسیار هوشمندانه و دقیق و گاهی خامدستانه و تصادفی هستند.
نام کانینگهام در حال حاضر کمتر از نامهایی مانند دوروتیا لانگ و انسل آدامز و دیگران شنیده میشود، اما در واقع او در کنار ایشان یکی از سرشناسترین اعضای گروه f/64، یکی از مشهورترین گروههای عکاسی، بود
امروزه، عکسهای کانینگهام از مردم، شناختهشدهترین عکسهای او هستند. اغلب بیانگر عواطف عمیقاً پیچیده افرادند؛ از بازیگران و هنرمندان تا چهره افراد ناشناس. عکسهای او از فریدا کالو صراحت و جسارت و در عین حال لطافت شخصیت او را نشان میدهد. عکس آلفرد استیگلیتز نگاه نافذ او را هدف گرفته و عکسهای ادوارد وستون و مارگارت همچون یک شعرعاشقانه است. عکسهای او از مارتا گراهام، رقصنده مدرنیست، که در سال 1931 گرفته شد، بسیار مورد تحسین واقع شد. با این حال، از شاخصترین عکسهای کانینگهام میتوان به عکسهای هنرمند روث آساوا اشاره کرد که مجسمههای سیمی وی طرفداران زیادی پیدا داشت.
هر چند که کانینگهام از بیش از پنجاه هنرمند عکاسی کرده، اما پس از آشنایی با آساوا، عکسهای خاصی از او در محل کارش گرفت، زیرا معتقد بود «آساوا از هنرمندان خلاقی است که تعداد کمی از ایشان وجود دارد.» نام کانینگهام در حال حاضر کمتر از نامهایی مانند دوروتیا لانگ، ادوارد وستون، انسل آدامز و دیگران شنیده میشود، اما در واقع او در کنار ایشان یکی از سرشناسترین اعضای گروه f/64، یکی از مشهورترین گروههای عکاسی، بود. ایموجن کانینگهام، راوی عواطف آنی، که دوازدهم آوریل ۱۸۸۳ متولد شده بود، نزدیک به یک قرن زیست و در نهایت، بیست و سوم ژوئن ۱۹۷۶ درگذشت.
بام_عکاسی
نویسنده: بهار وفایی
برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.
شرکت نگاه روشن پارس حامی پشتبام