گرافیکِ فرهنگی یا تجاری
زمان دلالت واژهها و معانی را تغییر میدهد. این واقعیت، مانند فاصله نسلهاست که در دهههای اخیر، در زمانهای نزدیکتر بههم اتفاق میافتد. به همین ترتیب کلمات و دلالتهایشان، خیلی زودتر از دورههای گذشته از معنی تهی شده یا از مثبت به منفی و یا منفی به مثبت، جابهجا میشوند. بخشی از این امر به تغییر زمینههای فرهنگی بسته است و بخشی هم ناشی از عمیقتر شدن ما در مفاهیمی است که پیشتر در پناه خرده-دانش کمتر میفهمیدیم. بیایید تقسیمبندی طراحی گرافیک (بهاختصار و سادهنویسی: گرافیک) به دو منطقه «فرهنگی» و «تجاری» را اینطور کالبدشکافی کنیم:
جنگ بیامان فرهنگ و اقتصاد، به مثابه نشانههای معنویت و مادیگری! گویی اهل فرهنگ فتوسنتر میکنند و در پرتو تشعشع معنویات از حیات مادی و عوارض و الزامات آن بیبهرهاند. تو یا باید شاعری باشی که زیر سقف آسمان میخوابد و سنگ به شکم میبندد، یا قلمبهمزد و مدیحهسراست. ایضاً همین قاعده را بر نویسنده و روزنامهنگار و هنرمند جاری میدانند. در این دستگاه سنجش، طراحانگرافیکی که به موضوعهای تجاری و صنعتی میپردازند یا هنرشان را به اقتصاد فروختهاند، یا آنقدر لیاقت نداشتهاند که کار فرهنگی کنند. این را ببرید در ظرف زمانه و بگذارید در بوته دهه پنجاه و شصت که جهان راهی برای عبور از بحران نداشت، جز خود بحران. راه تغییر ستیز خونبار بود و جهان و جهانیان، بهحق و ناحق، اصیل و مقلد: آرمانگرا.
در گرافیک با موضوعهای تجاری میتوان با نشانههای فرهنگ شوخی کرد، کاری که در موضوعهای فرهنگی به خاک و خونتان میکشد
اما، امروز از نظر منِ طراح، هیچ تمایزی بین گرافیک تجاری و فرهنگی نیست، مگر در موضوع کار. درستتر است بگوییم: «گرافیک با موضوع فرهنگ (رویدادها، کتاب، موسیقی، و غیره) و گرافیک با موضوعهای تجاری و عمومی (هویت بصری، تبلیغات کالا، رسانه، گرافیک محیطی، بستهبندی، و غیره)» از قضا جهان گرافیک با موضوعهای تجاری میدان بزرگتری است برای جولان زیباییشناسی. اگر هم کسی آرمانگراست، چه بهتر از این که در موضوعهای عادی و روزمره، سواد بصری هدیه کند به چشم ملت.
در گرافیک با موضوعهای تجاری میتوان با نشانههای فرهنگ شوخی کرد، کاری که در موضوعهای فرهنگی به خاک و خونتان میکشد. در گرافیک با موضوعهای تجاری میتوان از همه گزارههای اقلیمهای فرهنگ و ادبیات استفاده کرد، کاری که برعکس آن خیلی سخت و گاهی ناممکن است. چون قرار است مطلب طولانی نشود، مختصر کنیم؛ تقسیمبندی طراحیگرافیک به فرهنگی و تجاری، امروز منسوخ، بیاعتبار، ناشی از کمعمقی در داوری زمانه و پدیدهها و ستمی نارواست به اهل حرفه. اما این مختصر را اینگونه کامل کنم که رفتار طراحگرافیک میتواند در هردوی این حیطهها، بزرگوارنه، عمیق، خلاق و شگفتانگیز باشد و یا در مقابل، سخیف، سطحی، مقلدانه و نادیدنی.
#بام_گرافیک
دبیر: اونیش امین الهی
نویسنده:کیانوش غریبپور
برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.
شرکت نگاه روشن پارس حامی پشتبام