عمارت بهارستان یا همان دارالشورای ملی ایران، ساختمانی است که به دستور میرزا حسینخان سپهسالار قزوینی در اراضی محدوده شمال شرقی تهران ناصری و در “باغ سپهسالار” ساخته شد. این “باغ” که توسط میرزا حسینخان از ورثه پاشاخان امینالملک خریداری شده بود، بخشی از زمینها و باغ محمدحسن خان سردار ایروانی معروف به باغ سردار بود. باری، عمارت بهارستان محل زندگی سپهسالار بود که بعد از مرگش به همراه کل حواشی، توسط ناصرالدینشاه غصب شد. بعدها این ساختمان به عنوان محل استقرار مجلس مشروطه انتخاب شد و نمايندگان ملت ایران، با تخصیص بخشی از مواجب خود، این ملک را از حالت غصبی خارج کردند. محمدعلیشاه (شاه ششم قاجار) با به توپ بستن این ساختمان و حواشیاش، استبداد صغیر را آغاز کرد اما قیام عمومی ملت ایران و فتح تهران توسط مشروطهخواهان، نمایندگان مشروطه را به خانه بازگرداند. مرحوم سید اشرفالدین حسینی گیلانی (معروف به “نسیم شمال”)، هنگامی که کار قیام بالاگرفته بود و شاه قاجار در حال عقبنشینی بود، این منظومه عامیانه را سرود:
گفت شیطان دغا آخ چه کنم واخ چه کنم
گشت مشروطه بهپا آخ چه کنم واخ چه کنم
مرغ مشروطه به گلزار وطن شهپر زد
معدلت بر رگ و شریان ستم خنجر زد
نام مشروطه به چشم ظَلَمه خنجر زد
مستبد گشت فنا آخ چه کنم واخ چه کنم
من که شیطانم از این غصه زمینگیر شدم
مستبدین همه مردند ز غم پیر شدم
راستی من که ز اوضاع جهان سیر شدم
گشتم انگشتنما آخ چه کنم واخ چه کنم
گفت شیطان دغا آخ چه کنم واخ چه کنم
چه شد آن قتل رعیّت چه شد آن ظلم و عذاب
چه شد آن بره بریان چه شد آن جام شراب
چه شد آن شربت قند و چه شد آن مرغ کباب
چه شد آن برگ و نوا آخ چه کنم واخ چه کنم
گفت شیطان دغا آخ چه کنم واخ چه کنم
اهل گیلان همه یکمرتبه هشیار شدند
از حقوق وطن خویش خبردار شدند
دزدی امشب نتوان کرد که بیدار شدند
شحنه دَر داد نِدا آخ چه کنم واخ چه کنم
مستبد گشت فنا آخ چه کنم واخ چه کنم
اصفهان در کَنَفِ حضرت صمصام آمد
کار تبریز ز سردار به انجام آمد
خاک گیلان ز سپهدار نکونام آمد
رشت بگرفت صفا آخ چه کنم واخ چه کنم
مستبد گشت فنا آخ چه کنم واخ چه کنم