به پیشنهاد زروان روحبخشان همزمان با گالری گردی به قطعه«The Whistler» اثر گروه «The White Buffalo» گوش دهید.
«The Whistler»
*به گفته خواننده گروه “The White Buffalo”، این آهنگ درباره سربازی است که بارها جنگیده و چند بار هم گلوله خورده و در نهایت از جنگ بازمیگردد، اما چون بسیار آشفته و درگیر تروما است که نمیتواند خود را با زندگی معمولی غیرنظامی وفق دهد هنوز حس یک ماشین کشتار دارد و به نوعی تشنه خون است.
نمیفهمد آبی که سرش کوبیده میشود به سنگ؛ من که میدانم درد را عادت داده به سر و عشق را به ساحلی که خیالم را غرق میکند.
دانه شدیم میان ظرف پاییز انارها طعم تنهایی دارند.
به پیشنهاد فرزین پارسیکیا
کنسروهای تاریخ گذشته را یکی یکی در جوی میانداختیم و قفسهها خالی میشد از عکسهای فوری از گرسنگی سنگها را گاز میزدیم و کربن چهارده آنها را میچشیدیم از سالها جز ردی نامحسوس جا نمانده بود دیگر به جلو پرتاب شده بودیم و دوربین سومی نبوده تا پشت صحنه را ثبت کند.
به پیشنهاد آناهیتا رضایی
پیشنهاد کتاب
هستی نویسنده: ارنست انجل، رولو می، هانری ف انبرگر ترجمه: دکتر سپیده حبیب نشر نی
« بهت تجسمی بیپاسخ از معنای زندگیست. ترسیم حضور ناظری سرگشته در جهانی نابسامان، همانند بستر خیاباهایی که متعلق به هیچکس نیستند. بهت تلاشیست در عینیت بخشیدن به همین جهان.» خسرو خسروی در مجموعهی «بهت»، ما را همراه خود به گوشه و کنار خیابانهای شهر میبرد. صحنههای آثارش گاهی شلوغ و پرازدحاماند و گاهی خالی از رهگذر. گاهی هم توجهمان را به جزئیاتی همچون رنگپریدگی نوشتههای روی زمین یا نردهها و خطکشیهای عابر پیاده جلب میکند. بافت خشن و زمختی که در آثار بزرگتر به کار گرفته شده، هماهنگی متناسبی با موضوع تصویر برقرار کرده است. اما آثار کوچکتری که روی مقوا کار شدهاند، دارای ویژگیهای بیانی و تکنیکی متفاوتتری هستند. نحوهی به کارگیری بافت در آنها، خصلتی متفاوت از باقی آثار دارد و در برخورد با موضوع نیز، نگاهی واقعگرایانهتر به چشم میخورد. در مجموع، خسروی در آثار این مجموعه میکوشد چشم و ذهن مخاطب را به آنچه که در اطرافش جریان دارد معطوف کند، بی آنکه در تلاش برای ارائهی راه برونرفت و راهکاری برای حل مسئله باشد. چرا که پیش از هرچیز، در زمانهای که بسیاری، چشمهایشان را بر وقایع پیرامون خود میبندند، باید دید؛ باید به خوبی نگاه کرد تا سرانجام شاید پاسخی نیز پیدا شود.