تولدت مبارک استاد همواره جوان!

111

تولدت مبارک استاد همواره جوان!

بچه که بودیم، دوست پدرم بود. در نوجوانی شاگردش شدم و او استاد من بود و در جوانی رفیقم؛ استاد همیشه جوان ما، محمد ابراهیم جعفری بود. او به همراه منوچهر همایون‌پور، خسرو سینایی، مهدی سحابی، ایرج خجندی، حسن هدایتی، باجلان فرخی و دیگران، هر از گاهی دور هم جمع می‌شدند و از هر دری سخنی به میان می‌آمد. آن زمان ما بچه‌ها با هم خوش بودیم و به بازی مشغول؛ فقط وقتی نوبت به ساز و آواز می‌رسید، آرام می‌گرفتیم. هیچ نمی‌دانستیم آنان چه بزرگانی هستند و هر کدامشان بعدها چه تاثیری بر زندگی ما خواهند داشت.

روحیه تجربه‌گر به همراه بداهگی شاعرانه تا پایان عمر در همه ابعاد زندگی او به چشم می‌خورد

محمد ابراهیم جعفری در بروجرد متولد شد و از کودکی به طبیعت بسیار علاقه‌ داشت و در هر فرصتی به دامان طبیعت می‌رفت. او که از نوجوانی شعر می‌سرود، در دبیرستان رشته ادبی خواند. همان زمان، تحت تاثیر یک نقاش قهوه‌خانه‌ای به نام «فانی»، به نقاشی با آبرنگ روی آورد. او که دو سال آخر دبیرستان را در دارالفنون تهران گذراند، از سال 1338، در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل نقاشی را آغاز کرد و در گارگاه‌های علی‌محمد حیدریان و محمود جوادی‌پور حاضر شد.

با محسن وزیری‌مقدم و اصغر محمدی و غلامحسین نامی آشنا شد. در میان دانشجویان هنر آن زمان، جعفری، محمدی و نامی به «سه تفنگدار» معروف بودند. او همواره شیوه‌ها و روش‌های مختلفی را تجربه کرد؛ از آب‌مرکب و مداد و رنگ‌روغن تا خاک و گل و پلاستوفوم روی بوم‌های بزرگ. این روحیه تجربه‌گر به همراه بداهگی شاعرانه تا پایان عمر در همه ابعاد زندگی به چشم می‌خورد؛ از شعر و نقاشی‌هایش تا گفتار و رفتارش!

رجوع به خویشتن و فرهنگ بومی

شکسته و برجسته‌های خاک و گلی در دهه 40 و 50، با فرم‌های بسیار انتزاعی و مینیمال، ریشه در طبیعت و دیوارهای کهن فروریخته دارد. در طول جنگ ایران و عراق، بیشتر با منوپرینت کار می‌کرد و بیانگری بیشتری در آثارش به چشم می‌خورد؛ ترکیبی از پیکرهای ساده و خلاصه‌شده در طبیعتی تجریدی با خطوط و بافت‌های برانگیخته که تیرگی بر آن چیره شده؛ این تنها دوره نقاشی‌های جعفری است که هراس و دشواری بودن به وضوح در آن نمایان است. از اواسط دهه 70 به بعد، رجوع به خویشتن و فرهنگ بومی در آثار جعفری حضور دوباره می‌یابد.

محمد ابراهیم جعفری، جرات و جسارت عبور از خود را در ما زنده کرد

جعفری شاعر، نقاش، نوازنده و خواننده غریبی بود؛ به قول اغلب دوستانش، عاشق و دیوانه بود و چه خوب بود. از همه آ‌ن‌چه در توان و اختیارش بود استفاده می‌کرد تا توان و آموخته‌های ما به کنش درآید؛ از بزرگان هنر، با چنان با شور و شوقی نقل می‌کرد که می‌پنداشتیم کله و تاپیس را از نزدیک می‌شناسیم. با خوش‌رویی و لبخند آواز می‌خواند و ما را به وجد می‌آورد. از همه مهم‌تر، جرات و جسارت عبور از خود را در ما زنده کرد. محمد ابراهیم جعفری هجدهم دی ماه 1319 چشم به جهان گشود و هجدهم فروردین 1397 دیده بر روزگار بست، اما او هرگز نمرده است زیرا که خود شور زندگی بود.

#بام_نقاشی
به قلم زروان روح‌بخشان
تصاویر:

برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.
شرکت نگاه روشن پارس حامی پشت‌بام

زروان روح‌بخشانمشاهده نوشته ها

Avatar for زروان روح‌بخشان

سردبیر مجله آنلاین پشت بام

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.