زیبایی در شی وجود دارد یا در ذهن ما؟!
این مسئله بیش از دو سده مخالفان و موافقان خود را داشته و دارد. پاسخ جامعهشناسان به این موضوع تقریبا روشن است: «زیبایی ویژگی ذاتی شی نیست و در رفتارها و دریافتهای درونی و تاریخی شکل میگیرد.» اما در نظرات فلاسفه هنر اختلافاتی وجود دارد. فرانسیس هاچسن فیلسوف انگلیسی، نظریه حس زیبایی خود را به عنوان مقدمه و زمینهساز حس اخلاقی مطرح کرد.
چهار حس به مثابه حواس درونی
هاچسن علاوه بر حواس پنجگانه انسان که آنها را حواس بیرونی مینامد، به وجود چهار حس دیگر به مثابه
حواس درونی انسان قائل است که عبارتند از: حس زیبایی، حس اجتماعی، حس اخلاقی و حس عزت و شرف.
او بیان میکند که همان گونه که انسان ممکن است از حس بینایی یا شنوایی بیبهره باشد، ممکن است فاقد حس زیبایی یا اخلاقی باشد. این حسها میتوانند «مستقل از اراده ما، تامل و سنجشگری ما و عرف و تربیت» تصوراتی را فرا آورند. همانگونه که حس بینایی تصورهایی از رنگ و شکل و غیره را پدید میآورد، حس زیبایی نیز بهطور بیواسطه، تصور نظم، هماهنگی، تقارن و غیره را ایجاد میکند که میتوانند منبع و منشا لذت زیباییشناختی باشد و فارغ از تعلق و غرض است.
وی میگوید: «حس زیبایی از عطایای الهی است که آدمی با بهرهمندی از آن میتواند از زیباییهای طبیعی و انسانی، بیواسطه و بلاتامل و فارغ از هر گونه سنجش و حسابگری لذت ببرد.» بدین ترتیب هاچسن مفهوم بسیار مهم “Disinterestedness” (بیشائبگی، بیغرض و آزاد بودن از حسابگری) را وارد مباحث زیباییشناسی میکند. مفهومی که چند دهه بعد یکی از محورهای اصلی فلسفه هنر کانت میشود.
زیبایی در «تجربه حسی» ما وجود دارد
هاچسن میگوید که حس زیباییشناسی ما موجب واکنش بلاواسطه در برابر ویژگیهای یک میشود، همانطور که لازم نیست ویژگیهای اپتیکی اشیا را بشناسیم تا آنها را رنگی ببینیم. او در نهایت نتیجه میگیرد که زیبایی در «تجربه حسی» ماست، نه در هماهنگی، کمال و دیگر ویژگیهای شی. وی پس از توصیف حس زیباییشناسی به عنوان یک حس درونی، این سوال را مطرح میکند که آیا چیزی به عنوان ویژگی زیبایی در اشیا وجود دارد؟
هاچسن قائل به ویژگی زیبایی در اشیا به عنوان یک منبع بیرونی نیست و به پیروی از فلسفه جان لاک، زیبایی را از زمره کیفیات نخستین اشیا نمیداند.
بار کلی دیگر فیلسوف انگلیسی اما به نظریه هاچسن اینچنین میتازد: «ادراک زیبایی آشکارا مستلزم شناخت متناسب بودن، فریبندگی و فایدهمندی، به ویژه تناسب اجزا و شکل شی، با فایده مورد نظر از آن است. از آنجا که شناخت چنین موضوعاتی نیازمند استفاده از عقل است، واکنش زیباییشناسی نمیتواند صرفا حسی و بدون دخالت عقل باشد.» به این ترتیب بارکلی نتیجه میگیرد که زیبایی در حس ما نیست، بلکه در ذهن ماست.
#بام_فلسفه_هنر
دبیر: سینا یعقوبی
تصاویر:
گروه معماری کارند حامی شماره پنجم پشتبام
اخبار هنرهای تجسمی را در پشت بام پیگیری کنید.
برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.