فروردین 1404

متن این رسم‌الخط را گروه ویراش مجله‌ی پشت‌بام با بررسی «دستور خط فارسی» فرهنگستان زبان و ادب فارسی (1394)، «شیوه‌نامه‌»‌ی مرکز نشر دانشگاهی (1372) و شیوه‌ی نگارشی که از سال 1397 تا 1403 در مجله‌ی پشت‌بام معمول بود تدوین کرده است. مجله‌ی پشت‌بام بر آن است که با استفاده از این رسم‌الخط رویکـردی مبتنـی بر قواعـد مشخص نـگارشی در پیـش گیـرد. امید است این رسـم‌الخـط برای دیگر پژوهشـگران و نویسنـدگان محترم حوزه‌ی تجسمی نیز سودمند باشد.

گروه سردبیری مجله‌ی پشت‌بام


آ

در کلماتی مثل «آموختن» و «آوردن»، هر گاه حرف «آ» به حرف پیش از خود متصل شود، سرکش آن حذف می‌شود.

بنویسیمننویسیم
بیاموزبیآموز
بیاورندبیآورند

ای

(حرف ندا) همیشه جدا از منادا نوشته می‌شود:

ای خدا، ای که


این، آن

 همواره جدا از جزء و کلمه‌ی پس از خود نوشته می‌شود.

استثنا: آنچه، آنکه، اینکه، اینجا، آنجا، وانگهی، اینچنین، آنچنان


بـ (جزء پیشین فعل)

همیشه به جزء پسین فعل متصل می‌شود:

بگفتم، بروم، بنماید، بگفتن (= گفتن)

هرگاه «ب ز ینت»، «ن نفی» و«م نهی» بر سر افعالی که با الفِ مفتوح یا مضموم آغاز می‌شوند بیاید (مانند انداختن، افتادن، افکندن) «الف» در نوشتار حذف می‌شود و به جایش «ی» میانجی می‌آید:

بنویسیمننویسیم
بیندازمبیاندازم
بیفکنیدبیافکنید
بیفشانیمبیافشانیم
نیندازمنیاندازم
میفکنمیافکن

بـه

در این حالت‌ها به کلمه‌ی پس از خود می‌چسبد:

1. هرگاه به صورتِ بدین، بدان، بدو، بدیشان  به کار رود.

2. هرگاه صفت بسازد:

بخرد، بشکوه، بهنجار، بنام

«به» در سایر موارد جدا نوشته می‌شود:

به برادرت گفتم، به سربردن، به آواز بلند، به سختی، منزل به منزل، به نام خدا

در عبارت‌های قیدی، «به» را با نیم‌فاصله از کلمه‌ی بعد می‌نویسیم:

بنویسیمننویسیم
به‌ویژهبه ویژه/ بویژه
به‌خصوصبه خصوص/ بخصوص
به‌خوبیبه خوبی/ بخوبی
به‌سرعتبه سرعت
به‌شدتبه شدت / بشدت

حرف «ب» که در آغاز بعضی از ترکیب‌های عربی می‌آید از نوعِ حرف اضافه‌ی فارسی نیست و پیوسته به کلمه‌ی بعد نوشته می‌شود:

بعینه، بنفسه، برأی العین، بشخصه، مابازاء، بذاته


بی

همیشه جدا از کلمه‌ی پس از خود و با نیم‌فاصله  نوشته می‌شود.

استثنا: بیهوده، بیخود، بیراه، بیچاره، بینوا، بیجا، بیداد، بیزار، بیکار، بیعار، بیراهه

بنویسیمننویسیم
بی‌شعوربی شعور/ بیشعور
بی‌مرگبی مرگ/ بیمرگ
بی‌پولبی پول
بی‌تربیتبی تربیت

تر و تر ین

همواره جدا از کلمه‌ی پیش از خود (با نیم‌فاصله) نوشته می‌شود، مگر در:

بهتر، مهتر، کهتر، بیشتر، کمتر


تشدید

نوشتن تشدید الزامی نیست، مگر در مواردی که نبودش موجب ابهام شود:

معین/معیّن؛ علی/عِلّی؛ دوار/دوّار؛ کره/کرّه؛ بنا/بنّا


تنوین

نوشتن تنوین، به جز در مواردی که نبودش موجب ابهام شود، الزامی نیست. تنوین، که صرفاً در کلمات وارد شده از زبان عربی به کار می‌رود و به هیچ وجه نباید آن را برای کلمات فارسی به کار برد، ذاتاً با حرف نون متفاوت است و نباید به جای نوشتن تنوین به آخر کلمه «ن» افزود:

بنویسیمننویسیم
مثلا / مثلاًمثلن
واقعا / واقعاًواقعن
کاملا / کاملاًکاملن

برای افزودن تنوین به کلمات مختوم به همزه (ء)، همزه روی کرسی می‌نشیند و تنوین روی «الف» بعد از آن قرار می‌گیرد:

جز / جزء    جزئاً  

استثنا / استثناء  استثنائاً

ابتدا / ابتداء     ابتدائاً


چه

– جدا از کلمه‌ی پس از خود نوشته می‌شود، مگر در:

چرا، چگونه، چقدر، چطور

– همواره به کلمه‌ی پیش از خود می‌چسبد:

آنچه، چنانچه، خوانچه، کتابچه، ماهیچه، کمانچه


را

در همه جا جدا از کلمه‌ی پیش از خود نوشته می‌شود، مگر در:

چرا


صورت متصل فعلِ «است»

وقتی که کلمه‌ی پیش از «است» به «ا» (â) یا «و» (u) ختم شود، بدون «الف» نوشته می‌شود:

بنویسیمننویسیم
داناستدانا است
زیباستزیبا است
خشروستخشرو است
نیکوستنیکو است

در سایر موارد «است» با «الف» نوشته می‌شود:

بنویسیمننویسیم
کدام استکدامست
ناتوان استناتوانست
باز استبازست
زنده استزندست
نورانی است *نورانیست

* استثنا: «چیست» و «کیست»


صورت‌های متصل فعل «بودن» در زمان حال (ام، ای، است، ایم، اید)

  1. اگر پس از کلمه‌ای بیایند که مختوم به حرف صامت یا مصوت مرکب ow باشد، حرف «الف» آنها حذف می‌شود و باقی‌مانده به حرف صامت می‌چسبد:

خشنود + ام    خشنودم

خوشحال + ای    خوشحالی

رهرو + اید    رهروید

  • اگر پس از کلمه‌ای قرار گیرند که مختوم به «هـ» غیر ملفوظ باشد، الف آنها باقی می‌ماند (با نیم‌فاصله):

آزاده + ام    آزاده‌ام

فرزانه + اید    فرزانه‌اید

  • اگر پس از کلمه‌ای قرار گیرند که مختوم به مصوت «ا» (â) یا «و» (u) باشد، «الف» آنها تبدیل به «ی» می‌شود:

توانا + ام    توانایم

گویا + ای    گویایی

خوشخو + ایم    خوشخوییم

دانشجو + اید    دانشجویید

  • اگر پس از کلمه‌ای قرار گیرند که مختوم به مصوت «ی» (i) باشد، «الف» تبدیل به «ی» می‌شود و «ی» از کلمه‌ی قبلی حذف می‌شود:

ایرانی + ام    ایرانیم

ایرانی + ای    ایرانیی

ایرانی + ایم    ایرانییم

ایرانی + اید    ایرانیید


اند

وقتی که کلمه‌ی پیش از «اند» (سوم شخص جمع مضارع فعل «بودن») به مصوت «ا» (â) یا «و» (u) مختوم باشد، «اند» به شکل «یند» نوشته می‌‎شود:

بنویسیمننویسیم
توانایندتوانااند
دانشجوینددانشجواند

در سایر موارد، «اند» به صورت «ند» نوشته می‌شود:

بنویسیمننویسیم
خشنودندخشنوداند
نافذندنافذاند
مسرورندمسروراند
کارسازندکارسازاند
دیونددیواند
رهروندرهرواند
خندانندخندان‌اند
مؤدبندمؤدب‌اند
مستضعفندمستضعف‌اند
متفنندمتفنن‌اند
راضیندراضی‌اند

ضمایر ملکی

ضمایر پیوسته‌ی «  م، ت،   ش، مان، تان، شان» 

اگر پس از کلمه‌ی مختوم به حرف صامت یا مصوت مرکب ow قرار گیرند، به آن می‌چسبند:

کتاب + م    کتابم

دفتر + ت    دفترت

قلم + مان    قلممان

لباس نو + تان  لباس نوتان

گندم و جو + شان    گندم و جوشان

اگر پس از کلمه‌ای قرار گیرند که مختوم به «هـ» غیر ملفوظ باشد، سه ضمیر جمع بدون تغییر به آن می‌چسبند، ولی به سه ضمیر مفرد یک حرف «الف» افزوده می‌شود:

جامه + م    جامه‌ام

جامه + ت    جامه‌ات

جامه + ش    جامه‌اش

جامه + مان    جامه‌مان

جامه + تان    جامه‌تان

جامه + شان    جامه‌شان

اگر پس از کلمه‌ای قرار گیرند که مختوم به مصوت‌های «ا» (â) و «و» (u) باشد، به صورت «یم»، «یت»، «یش»، «یمان»، «یتان»، «یشان» درمی‌آیند:

کتاب‌ها + م  کتاب‌هایم

کتاب‌ها + ت    کتاب‌هایت

کتاب‌ها + مان    کتاب‌هایمان

گفتگو + ش    گفتگویش

گفتگو + شان    گفتگویشان

اگر پس از کلمه‌ای قرار گیرند که مختوم به مصوت «ی» (i) باشد، به این صورت نوشته می‌شوند:

بارانی + م بارانیم

بارانی + ت بارانیت

بارانی + ش بارانیش

بارانی + مان   بارانیمان

بارانی + تان    بارانیتان

بارانی + شان    بارانیشان


فواصل (در نشانه‌گذاری)

قبل از هیچ‌یک از علائم زیر فاصله‌ای وجود ندارد و بعد از آنها یک فاصله‌ی کامل وجود دارد:

نقطه (.)، ویرگول (،)، نقطه‌ویرگول (؛)، دو نقطه (:)، سه نقطه ()، اسلش (/)، علامت سوال (؟)، علامت تعجب (!)

بنویسیمننویسیم
می‌آییم، می‌رویم. شما چطور؟می ‌آییم ،می رویم . شما چطور ؟

قبل و بعد از همه‌ی علائم زیر یک فاصله‌ی کامل وجود دارد ولی با آنچه درونشان قرار می‌گیرد فاصله‌ای ندارند:

گیومه، پرانتز، خط فاصله، کروشه.

بنویسیمننویسیم
به پایان رسید. (1۴03)به پایان رسید.( 1۴03 )

کسره‌ی اضافه

کسره‌ی اضافه‌، که میان مضاف و مضافٌ‌الیه یا صفت و موصوف قرار می‌گیرد، اگر بعد از کلمه‌ای بیاید که مختوم به مصوت باشد، به ناچار به همراه حرف صامتی نوشته می‌شود که اصطلاحاً به آن «صامت میانجی» می‌گویند. این صامت میانجی در اکثر موارد «ی» (y) و در بعضی موارد «و» (v) است:

ماهی + دریا    ماهی دریا

طلا + خالص    طلای خالص

بعد از «ه» ناملفوظ، صامت «ی» با نیم‌فاصله به کلمه افزوده می‌شود:

خواننده‌ + روزنامه    خواننده‌ی روزنامه

جامه + سیاه    جامه‌ی سیاه

بنویسیمننویسیم
مایه‌ی مسرتمایه مسرت/ مایۀ مسرت
سایه‌ی درختسایۀ درخت/ سایه درخت

اما بعد از «ه» ملفوظ، صامت «ی» افزوده نمی‌شود:

بنویسیمننویسیم
فرمانده سپاهفرمانده‌ی سپاه/ فرماندۀ سپاه
گاو شیرده بزرگگاو شیرده‌ی بزرگ/ گاو شیردۀ بزرگ

بعد از مصوت مرکب ow، در گفتار، صامت میانجی «و» (v) می‌آید، اما در نوشتارعلامتی نمی‌گیرد:

راهرو + باریک    راهروِ باریک

خسرو + خوبان    خسرو خوبان

در آن دسته از کلمات عربی که به الف + همزه (ـاء) ختم می‌شوند، همزه‌ی آنها به «ی» تبدیل می‌شود:

علما / علماء + بزرگ    علمای بزرگ

املا / املاء + کلمه    املای کلمه

اما همزه‌ای که بعد از حروف دیگر می‌آید، به همان صورت همزه نوشته می‌شود:

شیء + عجیب    شیء عجیب

جزء + ناچیز    جزء ناچیز

سوء + نیت     سوء نیت


در آن دسته از ترکیب‌های اضافی که کسره‌ی اضافه‌ی آنها اغلب تلفظ نمی‌شود، فاصله‌ی میان اجزا را به شکل نیم‌فاصله می‌نویسیم. مانند:

سیبزمینی، آبمیوه، آبلیمو، حاصل‌ضرب


که

جدا از کلمه‌ی پیش از خود نوشته می‌شود:

چنان که، آن که (= آن کسی که)

استثنا: بلکه، آنکه و اینکه (هنگامی که آن و این به معنای آن یا این کس و چیز نباشد.)


مرکب (کلمات مرکب)

الف) کلمات مرکبی که الزاماً پیوسته نوشته می‌شوند

کلمات مرکبی که از ترکیب با پسوند ساخته می‌شود همیشه پیوسته نوشته می‌شود، مگر هنگامی که:

1. حرف پایانی جزء اول با حرف آغازین جزء دوم یکسان باشد:

نظام‌مند، آب‌بان

2. جزء اول آن عدد باشد:

پنج‌گانه، ده‌گانه، پانزده‌گانه، شش‌ماهه، یکساله

استثنا: روزهای هفته (یکشنبه، دوشنبه، پنجشنبهیکتا، بیستگانی (واحد پول)

تبصره: پسوند «وار» از حیث جدا و پیوسته‌نویسی تابع قاعده‌ای نیست. در بعضی کلمه‌ها جدا (با نیم‌فاصله) و در بعضی پیوسته نوشته می‌شود:

طوطی‌وار، فردوسی‌وار، پری‌وار

بزرگوار، سوگوار، خانوار

ب) کلمات مرکبی که الزاماً جدا نوشته می‌شوند

1. ترکیب‌های اضافی (صفت و موصوف، مضاف و مضافٌ‌الیه):

دست ‌کم، شورای عالی، صرف نظر *

* میان جزء اول و دوم این‌گونه ترکیب‌ها فاصله‌ی کامل وجود دارد.

2. وقتی جزء دوم ترکیب با «الف» آغاز شود:

دل‌انگیز، عقب‌افتادگی، کم‌احساس

3. وقتی آخرین حرف جزء اول با نخستین حرف جزء دوم همسان یا هم‌مخرج باشد، اجزای ترکیب با نیم‌فاصله نوشته می‌شوند:

آیین‌نامه، پاک‌کن، کم‌مصرف، چوب‌بری، چوب‌پرده

۴. مرکب‌های اتباعی و نیز مرکب‌های متشکل از دو جزء مکرر:

سنگین‌رنگین، پول‌مول، تک‌تک، هق‌هق، قارقار، واق‌واق

۵. مصدر مرکب و فعل‌ مرکب:

سخن گفتن، نگاه داشتن، سخن گفتم، نگاه داشتم *

* میان جزء اول و دوم این‌گونه ترکیب‌ها فاصله‌ی کامل وجود دارد.

۶. مرکب‌هایی که یک جزء آنها کلمه‌ی دخیل فرنگی باشد:

خوش‌پز، شیک‌پوش

7. عبارت‌های عربی شامل چند جزء:

مع ذلک، من بعد، علی هذا، ان شاء الله، مع هذا، بار ی تعالی، حقّ تعالی، علی ایّ حال

8. یک جزء از واژه‌های مرکب عدد باشد:

هشت‌بهشت، پنج‌تن، هفت‌گنبد، هجده‌چرخ *

*استثنا: یکسره، یکپارچه

9. وقتی جزء اول کلمه‌ی مرکب به «ه» ناملفوظ ختم شود:

بهانه‌گیر، پایه‌دار، گوشه‌گیر، کناره‌گیری

تبصره: کلمه‌هایی مانند «تشنگان، خفتگان، هفتگی، بچگی» که در ترکیب، «ه» ناملفوظ آنها به «گ» میانجی تبدیل می‌شود از این قاعده مستثنایند.

10. کلمه‌های طولانی، نامأنوس یا احیاناً پردندانه که پیوسته‌نویسیشان موجب دشواری در خواندن می‌شود:

عافیت‌طلبی، مصلحت‌بین، پاک‌ضمیر، حقیقت‌جو

11. یک جزء کلمه‌ی مرکب صفت مفعولی یا صفت فاعلی باشد:

اجل‌رسیده، نمک‌پرورده، اخلال‌کننده، پاک‌کننده

12. یکی از اجزاء اسم خاص باشد:

سعدی‌صفت، عیسی‌دم

13. هرگاه با پیوسته‌نویسی، اجزای ترکیب معلوم نشود و ابهام معنایی پدید آید:

خوش‌پوش، خوش‌عکس، خوش‌نیت، شاه‌نشین، پاک‌نام، پاک‌دامن، پاک‌رای، خوش‌بیاری

عبارات مرکبی را که میان اجزایشان «واو عطف» قرار گرفته باشد با نیم‌فاصله می‌نویسیم. *

بنویسیمننویسیم
گیرودارگیر و دار
هست‌ونیستهست و نیست
بودونبودبود و نبود
زدوخوردزد و خورد
پس‌وپیشپس و پیش
کم‌وبیشکم و بیش
پخت‌وپزپخت و پز
رفت‌وآمدرفت و آمد
سازوکارساز و کار
ساخته‌وپرداختهساخته و پرداخته
سوزوگدازسوز و گداز
آه‌ونالهآه و ناله

* اعداد از از این قاعده مستثنایند و آنها را با فاصله‌ی کامل از واو عطف می‌نویسیم:

یک‌میلیون و دویست و پنجاه‌هزار


می

در افعال، نشانه‌ی استمراری «می» همواره جدا از بن فعل و با نیم‌فاصله نوشته می‌شود:

می‌شود، می‌رویم، نمی‌گویند، نمی‌شمارید


ویرگول (کاربردها)

برخلاف اشتباه رایج، در هیچ‌کجا، ویرگول برای مکث یا نفس کشیدن خواننده به کار نمی‌رود.

موارد کاربرد ویرگول (،):

– پس از منادا

      گفت: ای پسر، خیال محال از سر به در کن.

– برای عطف سازه‌های هم‌پایه

      سرداران، برادران، خواهران، به شهر ما خوش آمدید.

        (سازه‌ی هم‌پایه: منادا)

      مردی آزموده، جهان دیده، تلخ و شیرین روزگار چشیده.

        (سازه‌های هم‌پایه: صفت)

      شب و روز، تنها یا در جمع، آشکارا و نهانی یاد خدا می‌کرد.

       (سازه‌های هم‌پایه: قید)

 – پس از گروه قیدی (در آغاز جمله) و پیش و پس از آن (در میان جمله)

   پس از وقوع زلزله، سازمان‌های امدادی دست به کار شدند.

   سازمان‌های امدادی، پس از وقوع زلزله، دست به کار شدند.

 – برای مجزا کردن بدل از کل که بین دو ویرگول جای می‌گیرد و جملات معترضه

    سعدی، شاعر شیرین سخن شیراز، در نظامیه‌ی بغداد درس خواند.

 – برای مجزا کردن عبارت توضیحی

 در این ناحیه، انواع غلات، به ویژه گندم، کشت می‌شود.

دکتر افلاطون، که همسایه‌ی ماست، دیروز به عیادت من آمد.

 – برای جدا کردن جمله‌ی صله‌ *

*جمله‌ی صله‌ در حکم صفت است که گاهی موصوف را محدود می‌سازد: «مردی که موقع‌شناس باشد، نه هر مردی.» و گاهی هم محدود نمی‌سازد: «معلمی، که شغلی شریف است.»

  جمله‌ی صله‌ی تحدیدی مجزا نمی‌شود:

  پزشکی که همسایه‌ی ماست دیروز به عیادت من آمد. *

* در این جمله، «پزشک» با افزوده شدن «ی» نکره شده و به همین علت عبارت «که همسایه‌ی ماست» با ویرگول مجزا نمی‌شود.

– به جای حرف عطف، بین جمله‌های هم پایه

   می‌آیند، می‌‌روند، حوایجی دارند، با ما کاری ندارند.

بد مکن که بد افتی، چه مکن که خود افتی.

 – برای جدا کردن جمله‌ی قیدی پیرو از جمله‌ی پایه

هرکه سخن ناصحان، اگر چه درشت و بی‌محابا گویند، استماع ننماید عواقب کارهای او از پشیمانی خالی نماند.

اگر شب‌ها همه قدر بودی، شب قدر بی‌قدر بودی.

اگر از مه‌رویان به سلامت بماند، از بدگویان نماند.

– به جانشینی محذوف

 سرداران بهرام چوبین رفتند تا کار دشمن بسازند؛ سرداران خسرو، تا به باده‌گساری پردازند.

 (در جمله‌ی دوم ویرگول به جای «رفتند» نشسته است.)

– برای جدا کردن اجزای تاریخ یا نشانی

 پنجشنبه، 1۴ مهر

شماره‌ی 1۵، خیابان انقلاب، تهران (ایران)

در موارد زیر، سازه‌ها با ویرگول از یکدیگر جدا نمی‌شوند:

 – از جمله‌ی پیرو اسمی و جمله‌ی صله‌ی تحدیدی از جمله‌ی پایه:

 از او پرسیدم که چرا نگران است؟

حکیمی که با جهال درافتد توقع عزت ندارد.

– جمله‌ی پیرو قیدی کوتاه، اگر در آغاز یا پایان جمله‌ی مرکب آمده باشد، از جمله‌ی پایه:

  اگر رفتی بردی.

بد مکن که بدافتی.

تا جای نبینند پای ننهند.

– بین اجزای اصلی جمله که بین آنها فاصله نیفتاده باشد.

 این کتاب راهنمای معلم است.


ها

(نشانه‌ی جمع) در ترکیب با کلمات، همواره ناپیوسته و با نیم‌فاصله نوشته می‌شود. مگر در:

آنها، اینها


هم

همواره جدا از کلمه‌ی پس از خود نوشته می شود، مگر در موارد زیر:

١. کلمه بسیط گونه باشد:

همشهر ی، همشیره، همدیگر، همسایه، همین، همان، همچنین، همچنان

٢. جزء دوم تک‌هجایی باشد:

همدرس، همسنگ، همکار، همراه، همدل، همدرد

درصورتی که پیوسته‌نویسی «هم» با کلمه‌ی بعد از خود موجبِ دشوارخوانی شود (مانند همصنف، همصوت، همتیم) جدانویسی آن  با نیم‌فاصله مرجّح است:

هم‌صنف، هم‌صوت، هم‌تیم

٣. جزء دوم با مصوتِ «آ» شروع شود:

همایش، هماورد، هماهنگ

درصورتی که قبل از حرف «آ» همزه در تلفّظ ظاهر شود، «هم» جدا (با نیم‌فاصله) نوشته می‌شود:

هم‌آرزو، هم‌آرمان

تبصره: هم، بر سر کلماتی که با «الف» یا «م» آغاز می‌شوند، جدا (با نیم‌فاصله) نوشته می‌شود:

هم‌اسم، هم‌مرز، هم‌مسلک


همی

همواره جدا از کلمه‌ی پس از خود و با فاصله‌ی کامل نوشته می‌شود:

همی گوید


همین، همان

همواره جدا از کلمه‌ی پس از خود نوشته می‌شود:

همین خانه، همان کتاب

استثنا: همینجا، همانجا


هیچ

همواره جدا از کلمه‌ی پس از خود، با نیم‌فاصله نوشته می‌شود:

هیچ‌یک، هیچ‌کدام، هیچ‌کس


همزه

حرف «همزه» در کلمات وارد شده از عربی و زبان‌های دیگر به کار می‌رود:

رأفت، تلألو، ائتلاف، ژوئن، پنگوئن، زئوس، نئون

در نوشتار فارسی، در بسیاری موارد، همزه‌ی پایان واژه حذف می‌شود. مانند:

ابتداء    ابتدا

املاء    املا

انشاء     انشا

اعضاء    اعضا

استثناء     استثنا

اما در بعضی موارد که حذف همزه‌ی پایانی معنای واژه را تغییر می‌دهد یا موجب بدخوانی می‌شود همزه را حذف نمی‌کنیم. مانند:

بهاء (= درخشندگی، زیبایی) / بها (= ارزش، قیمت)

جزء (= بخش، قسمت) / جز (= غیر)

سوء (= بدی) / سو (= جهت)

لؤلؤ (= مروارید) / لولو (= موجودی وهمی که بچه را با آن می‌ترسانند)

خلأ (= جای خالی) / خلا (= مستراح)

در نوشتار فارسی در بعضی موارد که نبود همزه موجب دشوارخوانی نمی‌شود، آن را حذف می‌کنیم. مانند:

سؤال    سوال

رؤیا    رویا

تأیید    تایید

تأکید    تاکید

تأثیر    تاثیر

مؤثر    موثر

متأسف    متاسف

تأمین    تامین

در کلمات فارسی به کار بردن همزه به جای «ی» غلط است:

بنویسیمننویسیم
هواپیماییهواپیمائی
دریاییدریائی
پاییزپائیز
داراییدارائی
روشناییروشنائی
آیینآئین

کلمات زیر را به هر دو صورت می‌نویسند، اما برای حفظ یکپارچگی:

بنویسیمننویسیم
مسؤولمسئول
مسألهمسئله
رئوسرؤوس
خلأخلاء
مبدأمبداء
تلألوتلألوء

در فارسی، با گذشت زمان، در بعضی موارد حرف همزه به «ی» تبدیل شده است:

بنویسیمننویسیم
دایرهدائره
رییسرئیس
جایزهجائزه
نایبنائب
زایلزائل
فایدهفائده