فلسفه هنر/شباهت و وهم

122

شباهت و وهم

این تصویر ذهن فیلسوفان بسیاری را به خود مشغول کرده و نتایج فراوانی از آن به دست آمده است. این طراحی اولین بار در سال ۱۸۹۲ در مجله طنز آلمانی “برگ‌های پرنده” به چاپ رسید، ولی بحث درباره دلالت آن، دست کم در میان فیلسوفان از وقتی آغاز شد که ویتگنشتاین نسخه ساده‌تر آن را در کتاب “پژوهش‌های فلسفی” (که بعد از مرگش چاپ شد) قرار داد. بالای طراحی اولیه پرسشی نوشته شده: «کدام حیوانات بیشترین شباهت را به هم دارند؟»

و پایین صفحه نوشته: «اردک و خرگوش.» این طراحی مثالی از یک شکل مبهم و دو پهلو را به ما ارائه می‌دهد. وقتی از دیدن تصویر به عنوان یک اردک به دیدن خرگوش حرکت می‌کنیم، خود طراحی تغییر نمی‌کند، بلکه ما آن را دو جور می‌بینیم. به باور ویتگنشتاین این تغییر موید آن است که “مفاهیم” در شکل گیری تجربه ادراکی نقش دارند. به نظر او چنین نیست که ما از قبل تجربه تجسمی محضی داشته باشیم و سپس به دو شیوه تفسیر کنیم، بلکه تفسیر در شیوه واقعیِ دیدن ما وارد می‌شود و آن را تغذیه می‌کند: «شی را همچنان که تفسیرش می‌کنیم می‌بینیم.»

«هر چند ممکن است از لحاظ ذهنی به این واقعیت آگاه باشیم که هر تجربه معینی می‌تواند توهم باشد، اما هرگز نمی‌توانیم از لحاظ ادراکی جلوی توهم را بگیریم.»

این تصویر برای گامبریچ هم جالب توجه بود. وی در سراسر کتاب “هنر و توهم” بر سهم تماشاگر در تفسیر یک تصویر تاکید می‌کند: «بازنماییِ موفق به توانایی تماشاگر در ایجاد پیوند و اقتباس از انبار الگوهای ذهنی شخص وابسته است.» گامبریچ این مدعا را متزلزل می‌کند که علائم و نشانه‌ها با اجزای صحنه یا شیئی که آن را بازنمایی می‌کند، مطابقت یک به یک دارد، ولی طراحی اردک- خرگوش برای گامبریچ کارکرد دیگر و مناقشه برانگیزتری دارد. او این طراحی را گواهی بر انعطاف‌پذیری تفسیرهای ما می‌گیرد، اما آن را گواهی بر طردکنندگی و انحصاری بودن آن هم می‌داند.

منظور از این اصطلاح این است که اگر به دقت به آنچه هنگام تماشای این طراحی رخ می‌دهد توجه کنیم، درمی‌یابیم که این تصویر به عنوان خرگوش و اردک هیچ‌گاه همزمان نخواهد بود. شاید بتوان تمرین کرد و هر چه سریعتر این جابه‌جایی را انجام داد، ولی نمی‌توان همزمان هم خرگوش و هم اردک را دید و این دو همدیگر را طرد می‌کنند. گامبریچ چنین نتیجه می‌گیرد که «هر چند ممکن است از لحاظ ذهنی به این واقعیت آگاه باشیم که هر تجربه معینی می‌تواند توهم باشد، اما هرگز نمی‌توانیم از لحاظ ادراکی جلوی توهم را بگیریم.»

منبع: گیگر، جیسون (1396)، زیباشناسی و نقاشی، ترجمه عبداله سالاروند، نشر نقش جهان
#بام_فلسفه_هنر
دبیر: سینا یعقوبی

برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.
شرکت نگاه روشن پارس حامی پشت‌بام

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن logo.gif است

سینا یعقوبیمشاهده نوشته ها

Avatar for سینا یعقوبی

دبیر بام فلسفه هنر

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.