تصویر فوتوگرافیک؛ پیش از عینیت یافتن

65

تصویر فوتوگرافیک؛ پیش از عینیت یافتن
قسمت اول

عموما وقتی با این سوال مواجه می‌شویم که عکاسی در چه سالی و توسط چه کسی اختراع شد، تصور می‌کنیم با ذکر یک عدد چهاررقمی و نام بردن از یک شخص (مثلا ژاک لویی داگر یا ژوزف نیسفور نیِپس)، پاسخ صحیحی به این سوال داده‌ایم. شاید این عادتی نهادینه شده در ما باشد، که به جای سنجیدن میزان صحت سوال، به دنبال برآورده کردن نیاز اصلی آن (در این‌جا اعلام یک عدد و یک نام) باشیم. یادآوری این نکته ضروری است که سال 1839، نقطه‌ صفر تاریخ عکاسی نیست، بلکه پیش‌دستی لوئی داگر در زمان اعلام این ابداع است. دست‌آوردی که همچون دیگر ابداعات او، همواره در روند تدریجی تاریخی و تنوع جغرافیایی شکل گرفته‌ است.

بسنده‌ دانستن یک گزاره کوتاه و سرراست برای پاسخ‌گویی به این گونه سوال‌ها، راه را بر تحلیل و بازشناسی خواستگاه‌ها می‌بندد و منجر به تقلیل وجوه متعدد شکل‌گیری یک ابداع، به یک وجه آن می‌شود. همچون مکعبی که تنها از یک وجه‌ دیده شده و در نتیجه به‌مثابه یک مربع درک شود. صف‌آرایی و برهم‌کنش نیروهای متنوع فرهنگی و زیستی و همچنین خواست‌ها و رانه‌های تاریخی متعددی در نیل به اولین ثبت و ثبوت موفق تصویر فوتوگرافیک دخیل بوده‌اند.

عکاسی‌، درست مانند ظهور یک عکس، به آهستگی هستی یافت. حذف علل تاریخی پیدایش عکاسی، سبب درکی انتزاعی از ماهیت تصویر فوتوگرافیک می‌شود.

هرچند همواره گونه‌های متقدم بازنمایی، جوابگوی بخش عمده‌ای از ولع انسان برای ثبت خود و پیرامونش بوده، ولی این سیری‌ناپذیری باستانی، برای رام نمودن نور و زمان، هرآینه ابعاد وسیع‌تری پیدا می‌کرد و نیاز به “چیز” جدیدی برای پرکردن موقت این خلاء، بیشتر خود را نمایان می‌ساخت. تاریخ عکاسی، تلاش‌های ناآگاهانه و شکست‌های پیاپی در راه دست‌یابی به آن را نیز شامل می‌شود. عکاسی‌، درست مانند ظهور یک عکس، به آهستگی هستی یافت. حذف علل تاریخی پیدایش عکاسی، سبب درکی انتزاعی از ماهیت تصویر فوتوگرافیک می‌شود.

این گونه از مواجهه با مفهوم تاریخ (نه فقط تاریخ عکاسی)، یعنی ذکر برآیند تقابل نیروها و نمایش جواب معادله در قالب پاسخی صریح و واضح، به محاق بردن رخدادهایی است که هریک نقشی اساسی و کتمان‌ناپذیر در عینیت ‌یافتن یک میل منتج به ایده‌ ایفا کرده‌اند. تاریخ، معادله‌ای چند مجهولی و کلافی پیچیده از تاریخ‌های متقاطع است که عموما انسان با اتخاذ رویکردی سلبی و یا ضروری ندانستن ذکر چگونگی‌ها و چرایی‌هایش، پیشاپیش گذر تاریخ را چرخه‌ای باطل می‌پندارد.

تصاویر: نمونه‌هایی از تجربه‌های متعدد ساخت و کارکردهای گوناگون اتاقک تاریک در طول تاریخ
تصاویر:

تصویر فوتوگرافیك؛ پیش از عینیت‌یافتن
قسمت دوم

در قسمت اول این یادداشت اشاره شد كه پیدایش عكاسی حاصل تلاش‌های موفق و ناموفق، آگاهانه و ناآگاهانه‌ افراد زیادی، با خواستگاه‌های متفاوت، در طول زمان بوده است. دانشمندان در حوزه‌های متنوعی چون ریاضیات، هندسه، فیزیك، نجوم، شیمی و غیره، ابزار را مهیا می‌ساختند و به تناسب استفاده می‌كردند. هنرمندان، كه از سردمداران نمایش گستردگی ادراكات انسانی از طریق بازنمایی آن بوده‌اند، بر اتاقك تاریك اثر گذاشتند و از آن تاثیر پذیرفتند. در تلفیق و برهمكنش با نظریات فلاسفه درباره‌ ماهیت نور و‌ زمان، ارتباط ذهن و امر واقع، شیوه‌های ادراك، انحای بازنمایی و غیره، انسان شروع به هموار ساختن راهی در دل بیراهه‌ای تاریخی كرد. شاید سخن گزاف نباشد كه بگوییم: «اگر پرنده‌ای وجود نداشت، شاید اكنون هواپیمایی هم وجود نمی‌داشت.» عمده‌ ابداعات بشر ماحصل التفات او به طبیعت و ملهم از آن بوده است.

ابن‌هیثم با كشف خواص و چگونگی بازتاب و شكست نور موفق به رصد كسوف و ترسیم مسیر آن به‌وسیله اتاقك تاریك شد

اولین اطلاعات ثبت شده از شرح عملكرد اتاقك سوراخ سوزنی، به قرن پنجم قبل از میلاد بازمی‌گردد و منسوب به یک فیلسوف و دانشمند چینی، به نام “موزی” است. ارسطو و اقلیدس با اختلافی حدود یك صده، طریقه كاركرد اتاقك تاریك را بسط دادند. آنتیموس، ریاضیدان بیزانسی قرن ششم، محاسباتی از تناسبات فواصل قرارگیری اشیا با اتاقك تاریك ارائه داد. ابن‌هیثم در اوایل قرن یازده میلادی، با كشف خواص و چگونگی بازتاب و شكست نور، كه شرح مفصل آن در كتاب “المناظر” نگاشته شده، موفق به رصد كسوف و ترسیم مسیر آن به‌وسیله اتاقك تاریك شد.

آلبرتوس مگنوس، ژرژ فابرسیوس، لئون باتیستا آلبرتی و كمال‌الدین فارسی فیزیكدانان و هنرمندانی بودند كه تا اواخر قرن سیزده، كوچك‌شدن ابعاد اتاقك، نظام‌مند شدن ژرفانمایی و محاسبه دقیق قطر روزنه به نسبت حجم اتاقك را سبب شدند. نظریات جدید كوپرنیك درباره‌ ارتباط زمانی رویت اجرام آسمانی و استفاده‌ داوینچی، از اتاقك تاریك، به مثابه مدلی برای چشم، جهت تحلیل عمل دیدن، ماجرای اتاقك را به قرن شانزدهم كشاند.

دكارت برای تشریح ارتباط میان چشم و ذهن و جان‌لاك، به عنوان استعاره‌ای از ادراك انسان از اتاقك تاریك استفاده كردند

ظرف كمتر از پنجاه سال، ابتدا رساله‌ای كامل درباره طریقه عملكرد اتاقك تاریك و سیر تاریخی آن، توسط جیووانی دلاپورتا نوشته شد و سپس ژرمی كاردُن و دانیله باربارو در دو جغرافیا، ولی تقریبا همزمان، اتاقك تاریك را مجهز به عدسی همگرا و سپس چند عدسی توامان كردند. با ظهور افرادی مانند هیوم، گالیله، نیوتون، دكارت، كپلر، جان‌لاك و دیگران و شتاب گرفتن میل به واقع‌گرایی بصری نزد نقاشان، یعنی همزمان با عصر موسوم به عصر خرد، انقلابی شگرف و همه‌جانبه در درك بشر از پدیده‌های پیرامونش رخ داد. دكارت برای تشریح ارتباط میان چشم و ذهن و جان‌لاك، به عنوان استعاره‌ای از ادراك انسان از اتاقك تاریك استفاده كردند.

تصویر فوتوگرافیك؛ پیش از عینیت یافتن
قسمت سوم (پایانی)

هر یك از علوم و دانش‌های بشری قدمتی به درازای تاریخ دارند، ولی عموما منفك از هم و به موازات یكدیگر. البته وقوع هرگونه برهمكنشی میان آن‌ها، منجر به تجهیز به ابزار آن دیگری شده است. تلاقی‌هایی كه در تلاطم نیروهای تاریخی و به تناسب تمناهای بشری، همواره در حال شكل‌دهی و شكل‌گیری بوده است.
در قرن سیزدهم میلادی، نیترات‌ و كلرید ‌نقره توسط ژرژ فابرسیوس و آلبرتوس مگنوس كشف شد. با عبور از میانه‌های قرن هفدهم و همگام با تشدید انقلاب‌های علمی و عقیدتی، شیوه‌های نوینی برای تجزیه و تركیب عناصر پیش نهاده شد و هردم خبر كشف عنصر یا تركیبی جدید، به گوش می‌رسید.

فردی به نام شوسیه، با كشف هیپو سولفیت ‌دوسود، آسیب‌پذیری برابر نور را، به حداقل رساند.

ویلهلم هومبرگ در 1694، متوجه تاثیرات نور بر بعضی تركیبات شیمیایی شد. حوالی 1727، یوهان شولتز، به شكلی تصادفی دریافت كه نقره در تركیب با اسید‌ نیتریك و مقابل تابش نور، تیره می‌شود و این یعنی خلق اولین ماده حساس به نور. اواخر قرن هجدهم، توماس وج‌وود و همفری دیوی موفق شدند با استفاده از اشیایی مات، به تصویری منفی و شفاف بر چرم آغشته به نیترات نقره و آهك برسند. عكس عینیت یافته بود، ولی به محض برداشتن شی، هالیدهای نقره با اكسیژن تركیب شده و تعینِ كوتاه تصویر در تاریكی سپری می‌شد.

وج‌وود با آزمودن اسید استیك، توانست واكنش با اكسیژن را متوقف كند؛ عكس، حیاتی دائم یافت ولی همچنان در تاریكی. این‌بار مشكل واكنش با نور بود. نوری بیشتر از نور یك شمع، باعث تداوم مجدد واكنش و تخریب تصویر می‌شد. او تجربیات ناموفق خود را رها كرد و هرگز نفهمید كه تا آستانه‌ ابداع عكاسی پیش رفته بود. در 1802، فردی به نام شوسیه، با كشف هیپو سولفیت ‌دوسود، آسیب‌پذیری برابر نور را، به حداقل رساند.

نیسفور نیپس، حوالی 1826 اولین تصویر فوتوگرافیك ماندگار را خلق كرد

در 1816 نیسفور نیپس، آزمایش‌های گسترده‌ای را برای نگاشتن با نور آغاز كرد. او در 1825، با به‌كارگیری كلیشه‌ چاپ سنگی، توانست اثر حكاكی شده را بر كاغذ حساس، بازتولید كند. او روش خود را فوتولیتوگرافی نامید. او حوالی 1826 اولین تصویر فوتوگرافیك ماندگار را خلق كرد و آن را هلیوگرافی یا خورشیدنگاری نامید. ویلیام تالبوت در 1834 اولین نمونه‌های نگاتیو كاغذی را ابداع نمود. لویی‌داگر دستیار نیپس، كه خود با مقوله تصویر و نور و بازنمایی بیگانه نبود، روش او را پس از مرگش تكمیل كرد و به سال 1839، توانست از تالبوت پیشی بگیرد و اولین روش موفق ثبت دائمی و توامان تجاری عكس را به نام خود بزند. تالبوت، بر سر مالكیت در بداعت، اقامه‌ دعوی کرد و با پیوستن هیپولیت بایارد به جمع مدعیان، دعواهای حقوقی ابعاد پیچیده‌تری به خود گرفت.

#بام_عکاسی
دبیر: هوفر حقیقی
تصاویر:

برای ورود به صفحه پینترستِ پشت بام به این لینک مراجعه کنید.
برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.
شرکت نگاه روشن پارس حامی پشت‌بام

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن logo.gif است

هوفر حقیقیمشاهده نوشته ها

Avatar for هوفر حقیقی

دبیر بام عکاسی

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.