جان کیج/ پدر هنر اجرا

255


«نیازی نیست گذشته را نابود کنیم. گذشته دیگر نیست.»

جان کیج John Cage را پدر هنر اجرا خوانده‌اند. او که در ۱۹۱۲ متولد شد، پیش از جنگ جهانی دوم شاگرد آرنولد شوئنبرگ بود و قطعات موسیقایی خاصی ساخت که نام او را ماندگار کرد. زمانی که در کالج بلک ماونتن کالیفرنیا تدریس می‌کرد، «پیانوی آماده» را ابداع کرد.
او اشیایی را درون پیانو، روی سیم‌ها یا میان آنها قرار می‌داد که با صدای سیم‌های آن تداخل داشت و باعث می‌شد ضرب اضافه‌ای در هنگام نواختن پیانو شنیده شود. رویکرد مداخله‌گرانه‌ای که در پیانوی کیج بود، سبب شد که بعدها او را به عنوان پیشگام تاکید و استفاده از مفهوم شانس یا تصادف در فرایند اجرا و موسیقی بشناسند.
کیج معتقد بود که میل و قصد در کنش خلاقانه دخالت می‌کند و هنرمند باید حواس مخاطب را به چیزی که در طبیعت وجود دارد، معطوف کند.

شیفتگی کیج به بودیسم و فلسفه ذن

منظور او طبیعت صرف نبود، بلکه انسان و دستاوردهای تکنولوژی را نیز مد نظر داشت؛ قطرات باران، نفس کشیدن مخاطبان، صدای بوق ماشین یا صدای کوک در قطعات دوازده رادیویی مثل «مناظر خیالی شماره ۴»(۱۹۵۱). در این قطعات، که اولین نمونه‌های موسیقی الکترونیک و هنر صدا به‌شمار می‌آیند، ۲۴ نوازنده با ۱۲ رادیو به رهبری جان کیج، اصوات امواج مختلف رادیو را به قطعه‌ای موسیقایی تبدیل می‌کنند؛ این اصوات تصادفی در ساختار قطعه، موقعیتی اتفاقی را رقم می‌زند. این غیرعمدی بودن در امتداد شیفتگی کیج به بودیسم و فلسفه ذن بود که در طول زندگی‌ طولانی‌اش با او همراه بود.

گسترده‌‌ش مرزهای هنر اجرا و موسیقی

شاید بهترین مثال این رویکرد، قطعه «۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه» (۱۹۵۲) باشد که تاثیر و بازتاب عمیقی داشت و مرزهای هنر اجرا و موسیقی را گسترده‌تر کرد؛ اجراهایی همچون «قدم‌های آب»، متشکل از یک وان و ادوات مختلف موسیقایی و غیرموسیقایی نظیر پیانو، سنج، گلدان، آب‌پاش و غیره نیز از نمونه‌های شاخص کار او هستند.
از سوی دیگر او تحت تاثیر تفکر و رویکرد مارسل دوشان بود که جان کیج بسیار به او علاقه داشت و توالت دادائیستی او با عنوان «فواره» (۱۹۱۷) را بسیار تحسین می‌کرد، چرا که از چیستی هنر پرسش می‌کرد. کیج و دوشان در ۱۹۶۸ اجرای مشترکی در قالب بازی شطرنج داشتند؛ خانه‌های صفحه شطرنج به صفحه تنظیم صدا متصل بود و در حین بازی نوعی موسیقی الکترونیکی تولید می‌شد.

آثار کیج غیرقابل بازنمایی، آریتمیک و در عین حال به لحاظ مفهومی پربار بودند که باعث می‌شد مخاطب، خود معنا و دلالت آن را بسازد، گویی همیشه چنین می‌کرده؛ یک کنش مشارکتی حقیقی. در ۱۹۷۰، قطعه «نقطه‌ها در فضا» را برای مرس کانینگهام، طراح رقص و حرکت، نوشت، در حالی که تنها از مدت زمان رقص مطلع بود. این آغاز همکاری کیج و کانینگهام بود که تا آخر عمر ادامه داشت.
جان کیج هنرمندی پیشرو و آهنگساز و نظریه‌پردازی فیلسوف مآب بود که بر بسیاری از هنرمندان تاثیر گذاشته است. وی در سال ۱۹۹۲ درگذشت.

منبع:
Allain, Paul and Jen Harvie, 2006, The Routledge Companion to Theatre and Performance, New York, Routledge

#بام_رسانه_های_نو
دبیر: نرگس مرندی

تصاویر:

اخبار هنرهای تجسمی را در پشت بام پیگیری کنید.
برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.

نرگس مرندیمشاهده نوشته ها

Avatar for  نرگس مرندی

دبیر بام رسانه‌های نو

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.